اسلامیان از حضورش در فدراسیون فوتبال تا بحث
استقلال و پرسپولیس، مشکلات فوتبال، مسائل داوری و قراردادها، تیم ملی و
کارلوس کیروش، حضورش در انتخابات فدراسیون فوتبال و حتی در رأس وزارت ورزش
و جوانان صحبت کرد. نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال سؤالات را تا جایی که
توانست پاسخ داد تا ناگفتهای باقی نماند.
* از زمانی که وارد فدراسیون فوتبال شدید به یکی از افراد تأثیرگذار تبدیل شدهاید و اکنون هم مسئولیت مهمی را در تیم ملی بهعنوان مدیر تیم ملی بهعهده دارید. تاکنون روند فدراسیون و فوتبال ایران را چطور ارزیابی میکنید و اکنون در کدام نقطه ایستادهایم؟
به اعتقاد من ورزش مقولهای است که در بالا بردن اتحاد ملی، نشاط و شادابی جامعه خیلی خیلی میتواند اثرگذار باشد، به طوری که با هزینههای خیلی کم میتوانیم این کار را انجام دهیم. هدف همه دولتها و سیستمی که کار میکند، این است که رضایت مردم را کسب کند. در کشور ما به اندازه کافی به ورزش بها داده نمیشود. منظور من سیاستمدارانی است که تصمیمگیر هستند و ورزش را یک نوع تفریح، بازی و حاشیه میدانند. با صعودمان به جام جهانی توانستیم 70،80 میلیون ایرانی را با هر نوع تیپ، قیافه، فرهنگ، تحصیلات، عقاید و... خوشحال کنیم. این نشاط و رضایت در همه حاصل شد که با صدها هزار میلیارد هزینه هم نمیتوانستیم این نشاط را بخریم.
اکنون باید روی فوتبال که سرآمد ورزشهای دنیاست تمرکز بیشتری داشته باشیم و معتقدم یک مقوله وقتی پیشرفت میکند و ارزش آن بالا میرود که تصمیمگیرندهها به آن اهمیت بدهند. درخواست من از همه مسئولان این است ورزش را به عنوان تفریح و بازی نبینند و یک مقوله فرهنگی و اجتماعی نگاه کنند. اگر اینگونه باشد به همین نسبت در تعیین کادرهای مسئول، بودجه و تمام فرآیندها نگاهی مسئولانهتر وجود خواهد داشت. اگر از من بپرسند اولین ایراد ورزش یا فوتبال کشور چیست، میگویم که آن وزن، جایگاه و اهمیتی که باید در کشور داشته باشد، وجود ندارد.
*این موضوع را در خصوص فوتبال کمی بیشتر باز میکنید؟
فوتبال ما مشکلات خاص خودش را دارد. اول از همه این نکته را بگویم که اگر هر پدیدهای چرخه اقتصادیاش مثبت نباشد و منفی شود، دچار مشکل خواهید شد. درست است که اینجا هدف، اقتصاد نیست اما باید این چرخه به درستی عمل کند. چرخه فوتبال ما در حال حاضر مثبت نیست و این روی عملکرد فوتبال هم تأثیر گذاشته است. در همه جای دنیا 60 تا 70 درصد درآمدهای فوتبال از حق پخش تلویزیونی است که ما این درآمد را نداریم. علت هم این است صداوسیما خودش مشکلات شدید اقتصادی دارد.
کشورهای عربی منطقه 80 تا 120 میلیون دلار حق پخش دارند، اسپانیا 900 میلیون یورو و لیگ انگلیس 1.2 میلیارد یورو حق پخش دارد اما در کشور ما این پول وجود ندارد. وقتی این درآمد نباشد، باشگاههای ما هم دچار مشکل میشوند و اینجا فقط بنگاهها میمانند که جلو بیایند و باشگاهها را اداره کنند. اکنون معضل بسیار بسیار بزرگ فوتبال کشورمان بلاتکلیفی استقلال و پرسپولیس است و هر کسی از دیدگاه خودش به این موضوع میپردازد. شاید برخی دلایل دیگری برای مشکل استقلال و پرسپولیس مطرح کنند، اما به اعتقاد من اصلیترین مشکل استقلال و پرسپولیس این است که صاحب ندارند و بلاتکلیف هستند. حالا بهترین مربی دنیا را هم بیاورند، تا زمانی که بلاتکلیف باشند همین مشکلات وجود خواهد داشت.
*راهکار شما برای حل این مشکل چیست؟
همانطور که دیگر باشگاههای کشور اداره میشوند، استقلال و پرسپولیس هم باید به همان شکل اداره شوند. اولین راه برای اداره این دو باشگاه و حل مشکلشان حقپخش تلویزیونی است که آن را نداریم و راه دوم سپردن مسئولیت آنها به بنگاههای اقتصادی خواهد بود. در فوتبال امروز سپاهان توسط فولاد مبارکه اداره میشود، فولاد را شرکت فولاد خوزستان اداره میکند. به جز یکی دو باشگاه که توسط بخش خصوصی -آن هم به صورت مقطعی نه ادامهدار- اداره میشوند، سایر باشگاهها یا زیر نظر بنگاهها هستند یا مانند تراکتورسازی زیر نظر ارگانها حمایت میشوند. عارضه عمده فوتبال ما این است که استقلال و پرسپولیس در یک شهر 10 میلیون نفری خروجی ندارند، اما فولاد خوزستان در یک شهر یک میلیون نفری حداقل یکی دو بازیکن خوب به فوتبال ایران معرفی میکند. این شهر 10 میلیون نفری چند فوتبالیست دارد؟ وقتی فوتبالیستی نیست، استقلال و پرسپولیس هم مجبور میشوند بازیکن بخرند.
10سال پیش بدنه اصلیتیم ملی از استقلال و پرسپولیس بود اما اکنون بازیکنی که در این دو باشگاه حضور دارد و در تیم ملی حضور داشته باشد، مهدی طارمی است که در فوتبال بوشهر تولید شده و محصول این دو باشگاه نیست. بنابراین معضل اصلی فوتبال ما که وقت زیادی هم برای آن گذاشتهام، مشکل استقلال و پرسپولیس است. اگر سپردن این دو باشگاه به بنگاههای اقتصادی بد است، باید برای همه بد باشد و اگر این کار خوب است، این دو تیم را هم به دو بنگاه پر قدرت بدهند تا بازیکن، مدیر و مربی تکلیفش را بداند. سال گذشته در پرسپولیس چند مدیر آمد و رفت که یکی را گرفتند، دیگری را برداشتند و اتفاقات دیگری که وارد آن نمیشوم. این کارها باعث میشود با احساسات 20،30 میلیون بازی کنیم و آنها ناراحت شوند. مردم به ورزشگاه نمیروند، چون از نوع مدیریت این دو باشگاه که بلاتکلیف است، ناراحت هستند. راه دیگری هم نیست و اگر کسی خوشش بیاید یا بدش بیاید من میگویم تنها راه حل مشکل این دو باشگاه و در رأس آن فوتبال ایران، واگذاری استقلال و پرسپولیس به بنگاههای اقتصادی است.
*قبول دارید برخی در چند سال اخیر و حتی حال حاضر کارهایی انجام دادند تا مردم از فوتبال زده شوند و این رشته به سمت نابودی برود؟
عملاً اینطور شده است. نمیدانم کسی پشت این مسائل بوده یا نه و اطلاع دقیقی ندارم. فقط از مسئولان دولت خواهش میکنم که به خاطر قلب 20 میلیون ایرانی تکلیف این دو باشگاه را هرچه زودتر مشخص کنند تا آنها از بلاتکلیفی در بیایند. وقتی در یک مجموعه ندانید مدیرتان چه کسی است و آیا ثبات وجود دارد یا نه، یک هفته هم نمیتوانید کار کنید. این دو باشگاه 4،5 سال است، بلاتکلیف هستند در حالی که در طول تاریخ فوتبال ما همیشه تعیین کننده بودهاند. سرمایه اصلیمان در فوتبال عملاً نیست، چون یک روز بازیکنانش بلاتکلیف هستند، یک روز اعتصاب میکنند و یک روز هم اتفاقات دیگر میافتد. این نوع اداره دو تیم بزرگ استقلال و پرسپولیس درست نیست.
*برای واگذاری این دو باشگاه مزایده هم برگزار کردند که البته بعداً مشخص شد در تاریخ 27 اسفندماه 93 استقلال به سبکدست واگذار شده بود و به نوعی همه سر کار بودند!
باید برای این دو باشگاه مزایده برگزار شود، اما هر کسی میخواهد این دو باشگاه را بگیرد، باید ضمانت بدهد. نمیشود که منِ اسلامیان بیایم و باشگاه را بگیرم و یکی دو سال مشکلات مالی و بانکیام را حل و بعد از آن تیم را رها کنم. باید اهلیت کسانی که میخواهند تیم را بگیرند کاملاً مشخص شود. متأسفانه اقتصاد ما دولتی است و 70 تا 75 درصد اقتصاد را دولت در اختیار دارد. اگر ایرانخودرو دست دولت نبود، این شرکت میآمد و استقلال یا پرسپولیس را میگرفت، 20 میلیارد هزینه میکرد و از کنارش 100 میلیارد استفاده تبلیغاتی میکرد. وقتی این مسائل نیست، من میگویم این دو باشگاه هم باید به بنگاههای اقتصادی واگذار شود. هر وقت مشکل حقپخش تلویزیونی حل شد، آن وقت بیایید و این دو باشگاه را به بخش خصوصی واگذار کنید.
*امیدی به حل مشکل حقپخش دارید؟
صداوسیما واقعاً مشکل اقتصادی دارد و ما هم نمیتوانیم فشار بیاوریم، اما قیمت واقعی حقپخش فوتبال ایران را با کشورهای منطقه مقایسه کنید، حداقل 150 میلیون دلار است. صداوسیما این پول را ندارد و 24 میلیارد را هم نداده و نمیتواند بدهد. صداوسیما نمیگوید من این قانون را قبول ندارم، بلکه میگوید پولی ندارم که پرداخت کنم. مشکل حقپخش تلویزیونی در حال حاضر راه حلی ندارد و نمیتوانیم به صداوسیما بگوییم، چون امارات میخواهد حقپخش ما را پرداخت میکند، شما باید این پول را پرداخت کنید. درست است کشورهای منطقه با قیمتها 50 و 60 میلیون دلار قصد دارند حقپخش تلویزیونی ما را بخرند، اما این به صلاح کشور نیست. فقط باید امیدوار باشیم مشکل مالی صداوسیما حل شود.
*برای حل این مشکل و پر کردن خلأ حقپخش تلویزیونی راهحل دیگری وجود دارد؟
چارهای جز این نیست که بنگاههایی که در ورزش هستند و هیچ هواداری هم ندارند را به سمت استقلال و پرسپولیس سوق دهیم. اکنون هستند شرکتهایی که زیر نظر دولت تیمداری میکنند اما پنج هوادار هم ندارند. برای چه چیزی این شرکتها باید چنین تیمهایی را اداره کنند؟ مثل یک اتوبوس است که در یک مسیر بگذاریم و این اتوبوس فقط خالی برود و بیاید. باید بگویم آقای بنگاهی که تیمداری میکنی، همان پول را که هزینه میکنی، خرج پرسپولیس و استقلال بکن که اگر تیم هم برد، میلیونها نفر خوشحال شوند و از کنارش درآمدزایی داشته باشی.
هرکدام از این دو تیم 5 تا 7هزار دقیقه پخش مستقیم دارند که میتوان از کنار آن کلی درآمدزایی کرد. دلیل ندارد ما اتوبوس را خالی در یک مسیر قرار دهیم. مسئولان کشور نباید بیشتر از این اجازه دهند پرسپولیس و استقلال با این همه هوادار بلاتکلیف باشند. خارج کردن آنها از این وضعیت هزینهای هم ندارد، فقط یک تصمیم مدیریتی میخواهد. شما باید به همان بنگاهی که برای صفر درصد تماشاگر تیمداری میکند، دستور بدهید تا برای تیمی هزینه کند که 20 میلیون هوادار دارد و از کنارش خود این بنگاه هم منتفع خواهد شد.
*پس تنها راه همین است...
راه حلی غیر از این نیست. شاید اشخاصی علاقهمند به اداره این دو تیم باشند، اما این اشخاص باید علاوه بر مشخص شدن اهلیتشان ضمانت هم بدهند. به طور مثال مهآفرید خسروی و بابک زنجانی آمدند و تیمهای داماش و راهآهن را گرفتند، کار بانکیشان را که پشت سر گذاشتند تیمها را رها کردند. چنین افرادی به فکر تیمداری نیستند، بلکه میخواستند پوششی بر کارشان بدهند و کارهای خود را پیش ببرند. داماش، راهآهن و... را بعد از این اتفاقات میتوان مدیریت کرد و به راه بازگرداند، اما با استقلال و پرسپولیس نمیتوان اینگونه برخورد کرد.
راهی جز اینکه دولت تصمیم بگیرد نیست و چون 60،70 درصد عدم حضور تماشاگران در ورزشگاه، ضعف تیم ملی و سایر مشکلات فوتبال مربوط به این دو باشگاه است، باید مشکل اینها توسط دولت حل شود. وقتی استقلال و پرسپولیس به مشکل میخورند، فقط این دو تیم دچار مشکل نشدهاند، بلکه همه تیمهای لیگ دچار مشکل میشوند، چون همان تیمهایی که مقابل استقلال و پرسپولیس بازی میکنند، بدون تماشاگر نشاطی در بازیشان وجود ندارد و رقابت کمتر میشود.
*در خصوص وضعیت تیم ملی هم به عنوان فردی که اکنون در این تیم مسئولیت دارید، صحبت کنید. وضعیت ما در مقدماتی جام جهانی چگونه است؟
تیم ملی شرایط خوبی دارد. یک مربی بزرگ و باشخصیت هم در تیم ملی حضور دارد که آدمی منضبط، فنی و چارچوبدار است. به کارلوس کیروش در مسائل فنی و انضباطی نمره بسیار خوبی میتوان داد و سوابق او هم بسیار خوب است. او به عنوان یک مربی بینالمللی انتظاراتی دارد که منابع فدراسیون فوتبال متناسب با این انتظارات نیست.
* این انتظارات چیست؟
بازیهای تدارکاتی و امکانات مناسب برای تیم ملی انتظارات کیروش است. البته به نسبت امکاناتی که ما داریم، کیروش عملکرد خوبی داشته و خود من هم از زمانی که آمدم سعی در کمک کردن داشتم. او در تیم ملی جوانگرایی خوبی کرده و استعدادهای خوبی را در تیم ملی قرار داده است. ترکیب بازیکنان جوان و با استعداد در کنار با تجربهها تیم خوبی را تشکیل داده و از همینرو بازی با گوام خوب بودیم و در بازی مقابل هند هم که همراه تیم ملی بودم، شرایط خوبی داشتیم. هم نظم و انضباط خوبی در تیم ملی حاکم است و همه چیز در جای خود قرار دارد و نکته مهم دیگر همخانواده بودن تیم است. تمام تیم مانند یک خانواده در کنار هم هستند و مهیا کردن چنین شرایطی سخت است.
آنهایی که مدیریت کردهاند، میدانند فراهم کردن نظم روانی و عاطفی بسیار سخت است، چون این دو جنس متفاوت میخواهد. من به تیم ملی امیدوارم تا از این مرحله با امتیاز خوبی بالا بیاییم اما در مرحله بعدی کار بسیار سختی داریم. کرهجنوبی، ژاپن و استرالیا سرمایهگذاری خوبی در فوتبالشان کردهاند و این کار ما را سخت میکند.
*کیروش هم میگفت که اکنون آسیا فقط یک سهمیه برای حضور در جام جهانی دارد، چون کرهجنوبی، ژاپن و استرالیا سه سهمیه را میگیرند و فقط یک سهمیه باقی میماند.
به این دلیل که آنها علاوه بر تجربهای که کسب کردهاند، سرمایهگذاری هم دارند و این به فوتبالشان کمک میکند. شاید یک تیم کرهای اکنون اندازه کل فوتبال ما هزینه کند و دلیل موفقیت آنها نیز همین است. با این شرایط یک سهمیه باقی میماند که باید در رقابت با کشورهای عربی منطقه، آسیای میانه و... برای کسب این یک سهمیه بجنگیم که کار بسیار سخت خواهد بود. باید از تیم ملی حمایت واقعی شود، اما متأسفانه میبینیم که هر روز یک حاشیه برای تیم ملی درست میکنند. وقتی میگوییم صعود تیم ملی باعث خوشحالی 80 میلیون ایرانی و عزت کشور میشود، نباید هر کسی که رد میشود حاشیهای برای تیم ملی درست کند.
همه باید کمک کنند و من به خودم بگویم «منِ اسلامیان نایب رئیس فدراسیون چه کمکی میتوانم به تیم ملی بکنم». ایراد گرفتن و اذیت کردن راحت است و همه ما تخصص آن را داریم. ما که حالا امکانات نداریم و نمیتوانیم برای تیم ملی امکانات بیاوریم، حداقل باید از تیم ملی حمایت کنیم. از این مرحله بالا میآییم، اما در مرحله بعدی کار بسیار سخت است و مسئولان کشور باید از تیم ملی حمایت کنند.
*کیروش در گفتوگویی اعلام کرد هر مشکلی وجود دارد، در آخر به مرخصیهای او باز میگردد. سرمربی تیم ملی به صراحت اعلام کرد تیمش زمین مناسب برای تمرین ندارد، مشکلات دیگر در تیم ملی وجود دارد، اما وقتی از مشکلات صحبت میشود همه از مرخصیهای او میگویند. اکنون دغدغه کیروش و تیمش این است که تیم ملی در زمینی تمرین میکند که نسبت به چهار سال پیش پیرتر شده و ورزشگاه دستگردی هم به طور مشترک برای سایپا و تیم ملی شده که کیفیتش را از دست داده است. چه راه حلی وجود دارد تا این دغدغهها از میان برداشته شود. اینکه ما امکانات اولیه و ابزار را در اختیار کیروش بدهیم تا نتیجه هم بگیریم؟
در بیش از 20 سال گذشته نزدیک به 10 باشگاه فوتبال بزرگ دنیا را از نزدیک دیدهام. وضعیت این باشگاهها و شرایطشان را بررسی کردم و باید بگویم بیش از 60 تا 70 درصد درآمد آنها از حقپخش تلویزیونی است. ما در ایران 70 درصد درآمدمان را نداریم و این مشکلساز است. وقتی همه دنیا در این مسیر قرار دارند و با حقپخش تلویزیونی برای فوتبالشان هزینه میکنند، ما نمیتوانیم مسیر دیگری را انتخاب کنیم. وقتی این پول نیست، هیچ راهی جز حمایت دولت باقی نمیماند و فدراسیون فوتبال هم درآمد دیگری ندارد.
شاید با برداشته شدن تحریمها بخشی از مشکلات ما حل شود، چراکه قبل از این بخشی از پول ما در دست فیفا بود، برندهای معتبر اقتصادی سمت ما نمیآمدند و همین مسائل دلیلی بود تا بخش اقتصادی فدراسیون هم به مشکل بخورد. این دو مشکل بعد از برداشته شدن تحریمها حل خواهد شد، اما اکنون چه میتوان کرد؟ وقتی 65 تا 70 درصد درآمدمان را نداریم، چگونه میتوانیم این مشکلات را حل کنیم؟
من چک سفید امضا و تضمین میدهم تا زمانی که مسئله حقپخش تلویزیونی حل نشود، فوتبال ما توسعه پیدا نخواهد کرد. اینجا بحث صداوسیما هم نیست که کسی بخواهد از صحبتهای من برداشت سیاسی کند، اما شما به طور رَندم 200 باشگاه دنیا را بررسی کنید و ببینید که 60 تا 70 درصد درآمدشان حق پخش است یا نه. امیدوارم این مسئله یک روز حل شود تا مشکلات فوتبال را کمتر کنیم. ضمن اینکه مسئله حقپخش یک مسئله ساده است، چون وقتی شما هزینه کرده و فوتبال بازی میکنید شرعاً و قانوناً درست نیست که کسی از بازی شما فیلمبرداری کرده و از آن استفاده کند. کار معیوب را هرکسی انجام دهد، ایراد دارد و نمیتوان کاری را به درستی انجام داد تا زمانی که چرخه اقتصادی آن مشکل داشته باشد.
*پس به کیروش هم حق میدهید؟
بله؛ کیروش حق دارد که امکانات بخواهد و باید از او تشکر کنیم که با کمبود امکانات کار میکند. حداقل این است اگر نمیتوانیم خواستههای منطقی او را برآورده کنیم، پس اذیتش هم نکنیم. کیروش خواستههای منطقی برای تیم ملی دارد، اما متأسفانه فدراسیون فوتبال منابع مالی ندارد که این خواستهها را برآورده کند. چون باید تیمهای پایه، بانوان و سایر رشتهها را هم تحت پوشش قرار داد و بودجهای که هست، جوابگو نیست.
*با این شرایط فکر میکنید دلیل انتقاد از کیروش چیست؟
نمیدانم واقعاً چرا این اتفاقات میافتد. البته ما یک کشور آزاد داریم که همه میتوانند حرف بزنند و نظرشان را بگویند، اما مقداری در حق کیروش بیانصافی میکنیم. اگر ما واقعاً به فکر خوشحالی مردم هستیم و میخواهیم 80 میلیون ایرانی را با صعود تیم ملی به جام جهانی خوشحال کنیم، باید از این تیم حمایت شود. تیم ملی اکنون به میدان مسابقه رفته و باید پشت این تیم باشیم. سرمربی تیم ملی هم فردی است که قبلاً ما را به جام جهانی برده و یک برند بینالمللی است. پس با این دو فاکتور خوب فقط باید کمک کنیم و اینکه هر روز حاشیه بسازیم و داستانی درست کنیم، روحیه کیروش را به هم میریزیم. اگر روحیه او به هم بریزد، چه اتفاقی میافتد؟ تیم ملی ما آسیب میبیند. خواهشم از همه این است که به تیم ملی کمک کنند.
*یکی از این انتقادها و حاشیهها مربوط به تیم ملی و تیم امید است. یک روز حبیب کاشانی مصاحبه میکند و روز دیگر پیروانی پاسخ میدهد و این اتفاقات هم فقط به خاطر چند بازیکن مشترک بین دو تیم است. این تعامل بین تیم ملی و تیم امید چه زمانی برقرار خواهد شد تا حاشیهها به هیچکدام ضربه نزند؟
اول اینکه در همه جای دنیا اصل، تیم ملی بزرگسالان است. تیم امید هم بسیار مهم است، اما وقتی سرمربی تیم ملی یک جوان را میخواهد باید تمکین کنیم. ضمن اینکه وقتی چند بازیکن از تیم امید به تیم ملی بزرگسالان دعوت میشوند، وقتی بازمیگردند روحیهشان بالاتر رفته یا پایینتر آمده است؟ مسلماً روحیه آنها پس از حضور در تیم ملی بالاتر میرود. وقتی بازیکن 18،19 ساله به تیم ملی میرود در بازیهای تیم امید با اعتمادبهنفس بالاتری بازی میکند. این بحثهایی است که باید در فدراسیون فوتبال حل شود.
*یکی از حاشیههای اخیر اطراف تیم ملی و کیروش هم بحث اعضای مستعفی کمیته اخلاق بود. در نهایت هم آنها به دلیل اجرا نشدن حکم مهرداد خانبان و مسئله جزییتر هم که وتو شدن احضار اشکان دژاگه و سردار آزمون به این کمیته به دلیل خالکوبی بود، از سمت خود استعفا کردند. این مسئله را چطور ارزیابی میکنید؟
من در اردوی هند با تیم ملی بودم. بازیکنی مثل اشکان دژاگه که بزرگ شده آلمان است و با وجود موقعیتهایی که دارد قبول میکند برای تیم ملی ایران بازی کند، این حرکتش، یک ارزش است. کسی که تمام زندگیاش را در کشوری مثل آلمان رها میکند و میپذیرد برای ایران بازی کند، ارزش محسوب میشود. ضمن اینکه افراد تمام کمیتههایی که در یک اداره حضور دارند، منصوب رئیس آن اداره هستند. زمانی یک قاضی در دادگستری است و حتی قوه قضاییه هم نمیتواند چیزی به این قاضی بگوید، اما در کمیته انضباطی یک سازمان فضا فرق میکند. رئیس آن اداره یا سازمان، رئیس کمیته را منصوب کرده و در حقیقت این رئیس کمیته باید با رئیس ادارهاش هماهنگ باشد.
درست است که رئیس یک کمیته باید استقلال داشته باشد، اما کدام کمیته انضباطی در وزارتخانه وجود دارد که بدون هماهنگی با رئیس بالا دستیاش کاری انجام دهد؟ هماهنگ نبودن باعث ایجاد حاشیه میشود و نظم یک سازمان را به هم میزند. حالا شما میخواهید به دو بازیکن توصیه اخلاقی کنید یا اخطاری بدهید، آیا درست است بدون احضار کتبی این موضوع را رسانهای کنید؟ در این شرایط بازی با هند هم بود و تیم را وارد حاشیه میکرد. آیا در اسلام اینطور است که برای امر به معروف و نهی از منکر به این شکل عمل شود؟ اگر ایرادی از کسی دیدیم باید آن را در رسانهها بگوییم یا اینکه او را به گوشهای ببریم و در خلوت امر به معروف کنیم؟ کمیتههای قضایی فدراسیون حتماً باید با ارکان فدراسیون هماهنگ باشند و بحث آن با قاضی قوه قضاییه فرق دارد، چون بحث انضباطی مربوط به نهاد بالا سری است و باید هماهنگی وجود داشته باشد.
اینکه کمیته اخلاق بگوید خانبان روی نیمکت تیم ملی ننشیند، منطقی است، اما اینکه بگویند مربی تیم ملی همراه تیم به سفر برود یا نرود، درست نیست. کجای قانون انضباطی فدراسیون این را میگوید؟ این حاشیههایی است که هر روز یک نفر برای فوتبال درست میکند و نباید اینطور باشد. اگر فردا همین حاشیهها به تیم ضربه زد و تیم از صعود به جام جهانی بازماند، چه کسی باید پاسخگو باشد؟ همه چیز راه اصولیاش را دارد و باید از راه آن رفت.
*بعد از موافقت با استعفای رئیس و دبیر کمیته اخلاق، آنها اعلام کردند در تیم ملی فساد رخ داده است.
آقای جعفری دولتآبادی کار خوبی انجام داده و نهادی برای رسیدگی به فساد در ورزش درست کرده است. با این شرایط اگر کسی صحبتی از فساد کند و مدرکی نداشته باشد، خودش فاسد است، چون جامعه و افکار عمومی را به هم ریخته و به افراد تهمت زده است. بزرگترین گناه در دین ما تهمت زدن به افراد است و احادیث زیادی هم در خصوص آن وجود دارد. آن وقت ما راحت میآییم و تهمت میزنیم.
*تشکیل دادسرای رسیدگی به جرایم ورزشی نیاز به این دارد که وزارت ورزش و جوانان ساختمانی برای این دادسرا تهیه کند.
باید این کار انجام شود و ساختمان هم بدهند. آقایانی که دنبال مبارزه با فساد هستند باید هزینه هم بدهند و ساختمان تهیه شود. آنهایی که فساد، فساد میکنند حالا که دادستانی پا پیش گذاشته ابزار کار را فراهم کنند تا هر کسی ادعایی دارد به آنجا برود و به ادعای او رسیدگی شود. این بدترین اتفاق است که ما جو جامعه را با تهمت به هم بزنیم و بعد صحبتمان به جایی هم نرسد.
*در فاصله چند ماه تا انتخابات فدراسیون فوتبال که اسفند ماه امسال برگزار میشود، شنیده شده شما یکی از کاندیداهای جدی برای حضور در پست هستید؟
نه، من برنامهای برای ریاست فدراسیون ندارم و در این مدت هم فقط خواستم کمکی کرده باشم. فدراسیون فوتبال رکن مهمی است و باید کسی در رأس آن باشد که کل کشور از این فرد حمایت کنند. ما بخواهیم یا نخواهیم، فوتبال به پدیدهای تبدیل شده که در بُعد ورزشی، فرهنگی و اجتماعی با چیز دیگری قابل قیاس نیست. در هر خانه یا خانوادهای که بروید، بحث فوتبال است.
*امکان دارد هنگام ثبتنام تصمیمتان عوض شود و یکی از کاندیداهای انتخابات فدراسیون فوتبال باشید؟
خودم تصمیمی برای این کار ندارم، چون فوتبال ما مشکلات و مسائلی دارد که اراده ملی برای حل آن میخواهیم. شما کشورهای حوزه خلیج فارس را ببینید که چه ورزشگاههایی ساخته و چه امکاناتی برای فوتبالشان فراهم کردهاند. ما نمیتوانیم چشممان را به این مسائل ببندیم. آنها راه افتادهاند، حرکتشان را شروع کردهاند و در هر شهرشان ورزشگاههای بزرگ، امکانات خوب و تیمهای خوب دارند. من نمیتوانم به کشورهای عربی بگویم شما از کار کردن و پیشرفت دست بردارید تا ما به شما برسیم. وقتی آنها امکانات و برنامه دارند، مطمئناً نتیجه هم میگیرند. من فکر میکنم مهمتر از انتخابات فدراسیون این است که مسئولان کشور اهمیت ویژهای به بحث فوتبال بدهند. بخشی از این مشکلات همان بلاتکلیفی استقلال و پرسپولیس است.
*شاید اگر این بحث مطرح میشود که شما برای ریاست فدراسیون فوتبال کاندیدا میشوید، به این دلیل باشد که فردی نزدیک به دولت هستید. با توجه به صحبتهای خودتان ممکن است بتوانید با استفاده از لابیهای دولتی فوتبال را کمی تکان بدهید تا وضعیت تیم ملی هم بهتر شود. اگر حمایت دولت را داشته باشید و این حمایت به شما اعلام شود، برای ریاست فدراسیون اقدام میکنید؟ پیش از این هم گفته شد حضور شما در فدراسیون فوتبال از سوی نهادی بالا دستی یا همان دولت بوده است. اینطور بود؟
خیر؛ اینطور نبود. علی کفاشیان با من صحبت کرد و با درخواست او به فدراسیون فوتبال آمدم. من پست دولتی دارم اما به معنای این نیست که از سوی دولت به فدراسیون فوتبال آمدم. ما نهادی به نام وزارت ورزش و جوانان داریم که هماهنگ کننده مسائل است و یک فرد نمیتواند کار یک وزارتخانه را انجام دهد. وزارت ورزش است که باید مسائل را حل کند. من هم تا جایی که بتوانم کمک خواهم کرد و تا به اینجا نیز کارهایی که توانستم، انجام دادهام. ما وزارت ورزش را داریم که در دولت است و این وزارتخانه باید مسائل و مشکلات را در دولت مطرح کند و ورزش را با مسئولان دولتی پیوند دهد.
*به نظر میرسد اکنون این خلأ بین وزارت ورزش با فدراسیون فوتبال وجود دارد.
بالاخره یکسری اختلافها وجود دارد، بارها رسانهای شده و همه هم میدانند. من فکر نمیکنم این اختلافات کمکی به ورزش کند و بالعکس ضربه هم میزند. ما در شرایطی نیستیم که هر مسئولی هرجایی که هست، به جای اینکه ایجاد تفاهم و همدلی کند اختلاف و تفرقه بیندازد. دعوا راه انداختن، قهرمان نمیخواهد و شما هر آدمی را که در خیابان ببینید، میتواند هزار جور دعوا کند. امیدوارم بحثهای بین وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال حل شود و این نیازمند این است به سمتی برویم که تعامل صورت بگیرد، چون از تفرقه نمیتوان هیچ نتیجهای گرفت.
*کفاشیان پیش از سال 94 گفته بود 7، 8 ماه است با محمود گودرزی صحبت نکرده است. این رفتارها در ورزش درست است؟
بالاخره وزارت ورزش پدر ورزش کشور است و پدر باید پدری کند. امیدوارم ورزش کشور ما هم در این مسیر قرار بگیرد.
*شنیدهایم شما گزینه دولت برای وزارت ورزش بودهاید و هنوز هم گزینه هستید...
خیر! من گزینه جایی نبودم و یک کارمند معمولی هستم.
*درباره حاشیههای باند اصفهانیها در فدراسیون فوتبال هم صحبت کنید. حاشیهای که پس از صحبتهای علی کفاشیان بیشتر هم شد.
مصاحبه کفاشیان اینطور نبود و او به شوخی گفت. به نظرم آنهایی که در ایران به مسائل قومیتی دامن میزنند، دو صفحه تاریخ ایران را هم نخواندهاند. خطرناکترین مسئله در کشور ما همین مسائل است. آلمانیها یک نژاد ژرمن دارند، ترکیهایها نژادشان ترک و کرد است، عراقیها کرد و عرب هستند، آذربایجانیها یک نژاد ترک دارند و به تناوب همه کشورها یک یا دو نژاد هستند. ما کشوری که داریم که 7،8 نژاد هستیم و همیشه در تغییر حکومتها، خارجیها میآیند و از همین مسئله استفاده میکنند. با تفرقه انداختن بین قومیتها قصد برهم زدن آرامش و امنیت کشور را دارند.
ما در اسلام و قرآن داریم که «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» به معنای «به درستی که گرامیترین شما نزد خداوند کسی است که تقوایش بیشتر باشد». ملاک ما باید انسان بودن باشد و این را اسلام میگوید. حالا کسی سیاه باشد یا سفید یا برای این قوم باشد یا نه، فرقی ندارد. وقتی این صحبتها را شنیدم به همه گفتم که خیالتان راحت و من نمیخواهم کاندیدای ریاست فدراسیون شوم. من اصفهانی هستم و افتخار میکنم؛ هرکسی برای هرجایی که باشد باید به اصالتش افتخار کند. یک زمان بیش از 300 شهید به میدان امام اصفهان آوردند که امام خمینی (ره) پیام دادند که در کجای دنیا یک شهر میتواند این همه جهادگر داشته باشد.
تبریز، خوزستان، کردستان و تمام شهرهای ایران به همین شکل هستند و هرکدام ارزش خودشان را دارند، پس نباید بین قومیتها تفرقه بیندازیم. بعد از این همه تلاشی که انجام شد کشور یکپارچه شد و بابت این یکپارچگی هزینه و شهید دادیم و اکنون نباید با این بحثها یک عده در کشور تفرقه ایجاد کنند. باید حرفهای اصولی و درست بزنیم. میتوانیم وقتمان را روی این مسائل بگذاریم و از سوی دیگر میتوانیم روی مسائل اصولی ورزش صحبت کنیم.
*یکی دیگر از حاشیههای اخیر فوتبال مربوط به بحث انتشار رقم قراردادها بود. خیلیها به این مسئله اعتراض کردند و معتقدند نباید این کار صورت بگیرد. شما که زمانی در باشگاهها فعالیت میکردید و حالا در فدراسیون فوتبال هستید، با این کار موافقید؟
من امیدوارم در کشور به روزی برسیم که هر 80 میلیون ایرانی درآمدهای سالیانهشان مشخص باشد، به این دلیل که ما میلیاردها تومان فرار مالیاتی داریم. اکنون در کشور کسانی را داریم که پیرزنی را پیدا میکنند، برای او کارت بازرگانی میگیرند، میلیاردها تومان واردات دارند و بعد که موقع دریافت مالیات میشود، مأموران سراغ این پیرزن میروند که در یک کوه زندگی میکرده و فوت کرده است. اینها فرار مالیاتی است و چون سیستم مالیاتی ما یک سیستم جامع و آنلاین نیست باید همه چیز به خوبی رصد شود. این وضعیت برای افرادی خوب است که ایران برای آنها بهشت فرار مالیاتی شده، چون در بیشتر دنیا و کشورهای اروپایی سیستم مالیاتی آنلاین بوده و نمیتوانند از پرداخت مالیات فرار کنند.
من در اروپا باید در سال درآمدم را به صورت دقیق مشخص کنم و اگر این اتفاق رخ ندهد و بخواهم از دادن مالیات فرار کنم، بدترین جرم افتاده است. چرا از امکانات کشور استفاده میکنیم، اما حق مردم کشور که همان مالیات است را پرداخت نمیکنیم. این به نوعی حق مردم را خوردن و دزدی است و متأسفانه فرهنگ پرداخت مالیات در کشور ما نیست. افرادی در کشور ما هستند که در سال درآمدهای میلیاردی دارند و چون دفتر ندارند، هیچ مالیاتی پرداخت نمیکنند. امیدوارم یک روز نظام و سیستم مالیاتی ما به نوعی باشد که درآمد همه مشخص شود تا در حق کسی ظلم نشود.
*پس علت این ناراحتیها چیست؟
فوتبالیستهایی که ناراحت هستند، میگویند اول درآمد بقیه را اعلام کنید و بعد نوبت به ما برسد. منظورشان این است چرا این کار از ما شروع شده، اما این کار بدی نیست. پرداخت مالیات از سوی همه مردم رعالت عدالت در کشور است و باید اینطور باشد. در خارج از کشور فردی که مقیم کشور دیگری است، باید مالیات درآمدش را در کشوری پرداخت کند که در آن اقامت دارد چون به پرچم آن کشور قسم خورده و یکی از قسمها این است اگر جای دیگری هم درآمد داشتی، باید مالیاتش را پرداخت کنی. من با اصل انتشار رقم قراردادها موافقم. کارمندها هم مالیاتشان را روی فیش حقوقی پرداخت میکنند و این پرداخت مالیات برای همه است.
*مسائل دیگری هم در حاشیه امروز فوتبال وجود دارد و آن هم مربوط به مسائل داوری است. راهی برای حل این مشکل وجود دارد؟
ما نباید به جامع داوری استرس بدهیم، چون استرس در هر شغلی خطا را بالا میبرد. در هیئت رئیسه در این خصوص صحبت کردهایم تا با کمیته داوران برای حل این مشکلات راهی پیدا کنیم. برخی مسئولان هم درباره مسائل داوری صحبت کردهاند، اما من فکر نمیکنم داوری به عمد بخواهد علیه تیمی سوت بزند. داوری جزو معدود شغلهایی محسوب میشود که همه آن را میبینند. شاید خطای کاری ما را کسی نبیند و متوجه نشود، اما اشتباه داوری توسط همه دیده میشود. دپارتمان داوری هم باید تقویت شود، داوران نیاز به بحثهای آموزشی دارند و نباید به داوران استرس بدهیم. کاهش خطای داوری با ایجاد استرس و هیجان به دست نمیآید و بدتر هم میشود. این جزو بحثهایی است که بعد از بازگشت علی کفاشیان از سفر جزو اولویتهای کاری ما خواهد بود.
*این سفر کفاشیان هم جزو همان 188 سفر است؟
به اعتقاد من سفر اگر کاری باشد، یک پوئن مثبت است. تمام تاجران موفق دنیا سفرهای زیادی انجام میدهند و سفر کاری باعث ارتباط و تعامل بیشتر میشود. این موضوع یک پوئن منفی نیست که بخواهیم از آن ایراد بگیریم.